مرا در گورستان سگها دفن کنید...
تا دمی در کنار باوفایان باشم ...!
برچسبها:
درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند
معنی کورشدن را گره ها می فهمند
سختِ بالا بروی ، ساده بیایی پایین
قصه ی تلخ مرا سرسره ها می فهمند
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشمها بیشتر از حنجره ها می فهمند
برچسبها:
با این همه خاطرات مبهم چه کنم
با عکس به یادگار با هم چه کنم
میخواستم از میان بِبُرم همه را
با دست تو روی شانه هایم چه کنم
حسین منزوی
برای خواندن اشعار بیشتر از حسین منزوی عزیز می توانید به لینک های زیر مراجعه نمائید:
www.forum.98ia.com/t33545.html
موضوعات مرتبط: معاصر ، ،
برچسبها:
مارلون براندو در مورد او گفتهاست:
« به گمان من حتی خود دنیرو هم نمیداند که تا چه حد مهارت دارد. »
موضوعات مرتبط: برداشت ها و مطالب آزاد ، ،
برچسبها:
پلک بزنی
شعر می ریزد
از مژه هایت
پلک نزن
... می ترسم آدم های تنها
ته سیگارشان را بر شعرها خاموش کنند
شعر نشو
مگر بر دست هایم
این شهر
لیاقت این همه خوبی
که به هر نگاهی از مژه هایت بر زمین می ریزد را
ندارد
.
.
.
مهدیه لطیفی

برچسبها:
...هر چه دادم به او حلالش باد
غیر از آن دل که مفت بخشیدم
دل من کودکی سبکسر بود
خود ندانم چگونه رامش کرد
او که می گفت دوستت دارم
پس چرا زهر غم به جامش کرد ...
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
... واي به حال کسي که وقتي رويايش به حقيقت پيوست و سرانجام آزاد گشت، آزادي را کاملا
متفاوت از آنچه در اشتياقش بود، بیاید! ...
برچسبها:
برچسبها:
جبران خلیل جبران:
کسی باید بمیرد تا باقی ما ارزش زندگی را بیشتر بدانیم
موضوعات مرتبط: غیر مذهبی ، ،
برچسبها: